‘جوك په نه په’

دیروز بعد مدتها هوا آفتابی شده بود. سر خیابون بودم داشتم آسمون رو نگاه میکردم که داداشم اومد و میگه: داری آسمون رو نگاه میکنی؟

پـَـ نـَـ پـَـ پوشک مای بی بی پوشیدم سرمو مثل یه مرد بالا گرفتم.
——————————————–
رسیدم خونه دیدم مادرم وسایل جمع کرده برای خونه تکونی. میگم: همه وسایلو جمع کردی؟؟

میگه: پـَـ نـَـ پـَـ همرو ذهنی ضرب کردم بعدشم جذرشو حساب کردم. میگم: مامان؟! شما هم؟! میگه: پـَـ نـَـ پـَـ پاکشوما هم.
******
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد، چون کبوتر لب بام تو نشستم، تو به من سنگ زدی، من جا خالی دادم رفت تو شیشه همسایه.

پـَـ نـَـ پـَـ فکر کردی میخوره به من؟
***************************
دیشب ساعت ۱۲ رفتم از عابربانک پول بگیرم ”میگه وجه نقد موجود نیست” پسره پشتم بود پرسید آقا پول نداره؟

گفتم پـَـ نـَـ پـَـ داره، نمیده. میگه خودش لازم داره
***************************
دارن گوسفندرو قربونی میکنن. یه آفتابه آوردن که بهش آب بدن اومده میگه میخوان با آفتابه بش آب بدن؟

پـَـ نـَـ پـَـ آفتابه آوردن ببرنش دستشویی استرسش از بین بره !
***************************
رفتم در یخچال یه چیزی بخورم مادرم میگه گرسنته؟ می گم پـَـ نـَـ پـَـ گرممه میخوام خنک شم.
***************************
پسر داشته میرفته شب جمعه ای با دوستاش بیرون. باباش میگه میری شب نشینی با دوستات؟

میگه پـَـ نـَـ پـَـ از صدا و سیما زنگ زدن که برم براشون آواز بخونم و بعدشم براشون صحبت کنم
***************************
طرف به آسمون خاکستری نگاه میکنه به دوستش میگه اینا دوده؟ رفیقش میگه پـَـ نـَـ پـَـاسکرین سیور آسمونه!

***************************
با دوستامون جمع شده بودیم و بازی تراختور ،استقلال رو می دیدیم بعد ۹۰ دقیقه که تراختور ۲بر ۱برد.

دوستم بر گشته و میگه:بابا شما هم بیکارید ها یعنی چه ۲۲نفر دنبال ۱توپند. بهش گفتم : پـَـ نـَـ پـَـ ۲۲توپ دنبال یه نفر برند
***************************
با دوستم رفتم جیگر بخوریم گفتم برو سفارش بده من بیرون میمونم برگشت گفت راستی بال هم داره سفارش بدم ؟

گفتم بال مرغ ؟ گفت پـَـ نـَـ پـَـ بال گوسفند (شاهین)
***************************
پلیس ماشینو خوابونده. رفتم خلافی و جریمه دادم،کاراشو کردم،بعد رفتم پارکینگ تحویلش بگیرم.

مسوولش میپرسه: اومدی ماشینو ببری؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ اومدم ملاقاتش! براش دوتا قوطی بنزین سوپر آوردم تنهایی بش بد نگذره
***************************
فامیلمون اومده خونمون میگه از وقتی بخاری گذاشتین خونتون اینقدر گرم شده ؟

گفتیم پـَـ نـَـ پـَـ از وقتی توی کانون فرهنگی آموزش ثبت نام کردیم.
***************************
رفتیم امتحان رانندگی ! یارو نشست پشت فرمون و تا اومده استارت بزنه ماشین ۲ متر پرید جلو !

سرهنگ به یارو گفت برو پایین ! گفت یعنی رد شدم ؟ گفت پـَـ نـَـ پـَـ شما ندید قبولی !
***************************
توی اتوبان کرج سوار تاکسی بودیم یه ماشین چپ کرده بود ترافیک شده بود یکی از مسافرا با خنده پرسید اوه اوه چپ کرده؟ اصلا حواسم نبود با عصبانیت گفتم :

پـَـ نـَـ پـَـ پشت ماشین میخاریده خودشو زده زمین کمرشو بخارونه

***************************
دوستم بعد از چند ساعت عمل بچش به دنیا اومده با کلی ذوق به باباش نشونش می ده. باباش میگه بچته؟ منم که اونجا وایساده بودم با دسته گلی در دست خیلی خونسرد رو به حاجی کردم گفتم پـَـ نـَـ پـَـ اینو الان از اینترنت دانلود کردیم نسخه آزمایشیه واسه تست تا اصلش بیاد
***************************
دارم قرص میخورم دوستم بهم میگه واقعا حالت بده؟ می گم پـَـ نـَـ پـَـ هوس اسمارتیس کردم نداشتیم دارم قرص می خورم
***************************
دختره نصف شب زنگ زده مزاحم شده، نه گذاشته نه برداشته میگه: سلام اهله حالی؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ اهل کاشانم.

شاکی شده میگه: مسخرم میکنی؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ شانست زده، من سهراب سپهریم
***************************
نصف شب مامانم حالش خراب شده زنگ زدم اژانس میگه ماشین میخواین؟ پـَـ نـَـ پـَـامشب شب مهتــابه حبیبم رو میخوام
***************************
دارم ماشینمو میشورم٬ دوستم میاد میگه داری ماشینتو میشوری؟ پـَـ نـَـ پـَـ دارم آبیاریش می کنم بلکه رشد کنه بشه کامیون.
***************************
بابای دوستم مرده بود یه عکس بردیم بدیم که اعلامیه چاپ کنن. یارو عکسو دیده میگه مرده؟

گفتم پـَـ نـَـ پـَـ خوب عکسو نگا کن ببین میشناسیش فراریه خودشو زده به موش مردگی



درج آگهی رایگان - پورتال تبلیغاتی 9رنگ

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : جمعه 10 تير 1391برچسب:اس ام اس,فلسفی ,عاشقانه,دلتنگی,جوک وداستان,ایا می دانید؟, | 18:23 | نویسنده : reza |